۱۳۹۰ خرداد ۵, پنجشنبه

نژند مادر میهن همی‌ پریشان است



نژند مادر میهن همی‌ پریشان است
که خاک پر گهرش بزمگاه دیوان است

دریغ خانه ساسان، سپند مهد قباد
که تازیان بد اندیش را سرای و سامان است

بمُرد آتش زرتشت؛ پیر دانشور
نژاده کودک کوروش یتیم و گریان است

کجاست پرتو خورشید و شیر شادُروان؟
که رنگ شال بنی هاشم‌اش به میدان است

چگونه پیکر چرکین سزد ره‌ بهبود؟
کنون که پهنه کشور پر از فقیهان است

هلا، که گفته دانای توس یاد آریم
"کژی آشکارا و راست پنهان است"

شگفت کز پس چهارده سده ‫تیره گی 
فروز "پهلَویان" چون شهاب تابان است

اگرچه کوروَشان، دَد به ماه می‌‌جستند
امید، فهم جوانان ز پند دوران است

فسونگری نبوَد جز خرد و آگاهی 
که این چراغ ره‌، آن کیمیای ایران است

شروین بهار- ۱۳۹۰
















هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر