۱۳۹۳ آبان ۶, سه‌شنبه

حسین من کیست؟ کربلای من کجاست؟


می‌دونم آخر این داستان کار به توهین و ناسزا میکش میدونی‌ چرا می‌دونم؟ چون منم از همون بچه هیئتی‌های بی کله و متعصب حسین بودم ۲۹ سال از زندگیم صرف عشق به حسین و الم کشی‌ و سینه زنی‌ و هیئت رفتن و زنجیر زنی‌ کردم بهترین سال‌های زندگیم که می‌تونستم بجای تو سر زدن و حقیر دونستن و سگ این و اون بودن به ترویج فرهنگ زیبای پارسیم بپردازم می‌تونستم برای هموطنم مرحمی بشم  صرف مرده پرستی و شیون و تو سر زدن کردم مگر هدف حسین  چه بود؟ غیر از این بود که به اصطلاح رسم آزاد‌گی به ما یاد بده رسم مقاومت رسم مبارزه تا گرفتن حق بهمون یاد بده؟؟ ولی‌ چه به روزمان آمد؟ آیا حتی ذره ای از پیام اون رو گرفتیم و عمل کردیم؟

امروز که چهار دهه از عمرم می‌گذره تازه میفهمم چه سالهای از عمرم رو به دنبال حسین بودم غافل که حسین همینجا بود چه سالهای به دنبال راه حسین بودم غافل که حسین من کنارم بود

فهمیدم حسین من همان حسین فهمیده بود که برای وطنم خودش رو قربانی کرد که من و خانوادم راحت زندگی‌ کنیم 
حسین  مظلوم من اون دختر گرگانی عاطفه سهاله بود که در ۱۶ سالگی قاضی و زندانبان بهش تجاوز کردند و آخر بخاطر زبان تند اعدام شد
حسین من دلارا دارابی و ریحانه جباری بودند که بخاطر اینکه تن به تجاوز نداندن بی رحمانه اعدام شدند!
دنبال لشکر امام حسین و ۷۲ تن بودم غافل که اصحاب حسینم افسران باغیرارتش شاهنشاهی کشورم بودند که بر پشت بام مدرسه بی‌ دفاع و ناجوانمردانه دستهایشان قطع شد و به جوخه اعدام سپرده شدند اون هم کجا؟ پشت بام مدرسه !

یاد گرفتم حسین من همان فرخزادها و بختیار‌ها بودند که ناجوانمردانه بدون هیچ سلاحی در خانه خود سلاخی شدند!!

آره بیست و خورده ای سال بر سینه و سر خودم زدم الم کشیدم زنجیر زدم غافل که حسین من ناجوانمردانه در خیابان شهر خودم به سینه اش گلوله خورد و ناجوانمردانه در زندانهای کشورم بهشان تجاوز شد!

یادم هست وقتی‌ داستانهای یزید رو میخوندم همیشه این برام شکر داشت که حداقل یزید زنان لشکر حسین رو بهشون تجاوز نکرد ولی‌ در کربلای وطنم حتی به مردها در زندانها تجاوز شد دختران به واسطه‌ باکرگی بهشون تجاوز شد پسران ۱۶-۱۷ ساله بالای دار رفتند

امروز یاد گرفتم که حسین من همان عاطفه سهالست همان دلا‌را دارابیست همان ریحانه جباریست همان زهرا کاظمیست همان منوچهر محمدیست همان ندا آقا سلطان است همان سهراب و ستار بهشتی ها هستند یاد گرفتم لشکر امام حسین من ۷۲ تن نبود بلکه ملیونها ایرانی‌ بود که در جنگ ایران و عراق به دست اقوام همان حسین کشته شدند
ابالفضل العباس من حسین فهمیده بود چه غافل کربلای من زیر گوشم بود و من برای ۱۴۰۰ سال پیش شیون و فریاد میزدم
!
حسین خوب یا بد مقدس یا جنگجو قضاوتش نه به من ربط داره نه درسته بالاخره حسین هم برای اعتقاد خودش و وطنش و ایستادگی در برابر ظلم جنگید هدف حسین رساندن پیامی بود که من در طول این سالها بجای پیام به دنبال او می‌گشتم

وقتشه به فرزندانمون حسین‌های این زمان نشان بدیم وقتشه حق حسین‌های این زمان روبگیریم من ۱۴۰۰ سال پیش نبودم که با لشکر یزید بجنگم و شاید اگر بودم این کارو می‌کردم ولی‌ امروز من تو ما هستیم فرزندان این سرزمین دارن حسین وار کشته میشن به خواهران و مادران ما تجاوز می‌شه توهین می‌شه من و تو شاید ۱۴۰۰ پیش نبودیم ولی امروز هستیم لشکر یزید خیمه حسین را آتش زد سرهارا برید امروز همان لشکر یزید وطن من و تورو در نوردیده

دوستم هم وطنم حسین همین جاست احتیاج نداره دنبال حسین ۱۴۰۰ سال پیش بگردی او آمد و رسالت خودش انجام داد و رفت بجای شیون و زاری حسینی‌های این زمان دریاب نگذار ما برای ۱۴۰۰ سال دیگه لشکری شکست خورده  باشیم یزید زمان همین آخوندا هستند نگذار حماسه کربلا و عاشورا هر روز در کشورمن اتفاق بیفته امروز نوبت من و توست بجای شیون و زاری و خواری بجنگ و قوی باش

شاید حسین و اصحاب او نتونستند انتقام خودشون از یزید بگیرند ولی‌ امروز من و تو این شانس رو داریم که جلوی یزیدیها به ایستیم



به امید آزادی ایران ما از یزیدیان و متحجران ضد ایرانی‌



بابک ایران بان






۵ نظر:

  1. دوست عزیز تو تنها نیستی که اینطور عمرو زندگیت نابود شده تمام ما خصوصا هم سن و سالهای تو و از همه بدتر دهه 40 که بین دو تضاد رژیم سابق بعلت شناخته نبودنش برایمان و جمهوری اسلامی بخاطر دنبال رفتن راه پدرانمان گیر کردیم و حق انتخاب نداشتیم امروز که شاید بیش از نصف عمرمون به فنا رفته به این حقیقت رسیدیم و حتی خیلی ما جرات گفتن این اشتباه رو نداریم شاید ما نتونینیم ازادی ایران را ببینیم ولی فرزندان ما ایران را ازاد خواهند کرد و زمانیکه از شر اخوندها خلاص بشه و حکومت 1400 ساله تحجر و خرافات سرنگون بشه ایران واقعی خواهد شد

    پاسخحذف
  2. آنچه اسلام به ایران هدیه داد (صادق هدایت)

    ما که عادت نداشتیم دخترانمان را زنده به گور کنیم ، ما برای خودمان تمدن وثروت و آزادی و آبادی داشتیم و فقر را فخر نمیدانستیم همه اینها را از ما گرفتند وبجاش فقرو پشیمانی و مرده پرستی و گریه و گدائی و تأسف واطاعت از خدای غدار و قهار و آداب کونشوئی و خلا رفتن برایمان آوردند ، همه چیزشان آمیخته با کثافت و پستی و سود پرستی و بی ذوقی و مرگ و بدبختی است.
    


    چرا ریختشان غمناک و موذی است و شعرشان چوس ناله است چونکه با ندبه و زوزه و پرستش اموات همه اَش سرو کار دارند. برای عرب سوسمار خوری که چندین صد سال پیش به طمع خلافت ترکیده، زنده ها باید به سرشان لجن بمالند و مرگ و زاری کنند.
    
    در مسجد مسلمانان اولین برخورد با بوی گند خلاست که گویا وسیله تبلیغ برای عبادتشان و جلب کفار است تا به اصول این مذهب خو بگیرند. بعد این حوض کثیفیکه دست و پای چرکین خودشان را در آن می شویند و به آهنگ نعره موذن روی زیلوی خاک آلود خودشان دولا و راست میشوند و برای خدای خونخوارشان ورد و اَفسون میخوانند....



    عید قربان مسلمانان با کشتار گوسفندان و وحشت و کثافت و شکنجه جانوران برای خدای مهربان و بخشایشگر است خدای جهودی آنها قهار و جبار و کین توز است و همه اش دستور کشتن و چاپیدن مردمان را میدهد وپیش از روز رستاخیز حضرت صاحب را میفرستد تا حسابی دخل امتش را بیاورد و آنقدر از آنها قتل عام بکند که تا زانوی اسبش در خون موج بزند.

    تازه مسلمان مومن کسی است که به امید لذتهای موهوم شهوانی و شکم پرستی آن دنیا با فقر و فلاکت و بدبختی عمر را بسر برد و وسایل عیش و نوش نمایندگان مذهبش را فراهم بیاورد. همه اش زیر سلطه اموات زندگی میکنند و مردمان زنده امروز از قوانین شوم هزار سال پیش تبعیت میکنند کاری که پست ترین جانوران نمیکنند.



    عوض اینکه به مسائل فکری و فلسفی وهنری بپردازند ، کارشان این است که از صبح تا شام راجع به شک میان دو و سه استعامنه قلیله و کثیره بحث کنند.این مذهب برای یک وجب پائین تنه از عقب و جلو ساخته و پرداخته شده.انگار که پیش از ظهور اسلام نه کسی تولید مثل میکرد و نه سر قدم میرفت ، خدا آخرین فرستاده خود را مامور اصلاح این امور کرده!

    تمام فلسفه اسلام روی نجاسات بنا شده اگر پائین تنه را از آن حدف کنیم اسلام روی هم میغلتد و دیگر مفهومی ندارد. بعد هم علمای این دین مجبورند از صبح تا شام با زبان ساختگی عربی سرو کله بزنند سجع و قافیه های بی معنی و پر طمطرق برای اغفال مردم بسازند و یا تحویل بدهند.



    سرتا سر ممالکی را که فتح کردند، مردمش را به خاک سیاه نشاندند و به نکبت و جهل و تعصب و فقر و جا سوسی و دوروئی و دزدی و چاپلوسی و کون آخوند لیسی مبتلا کردند و سرزمینش را به شکل صحرای برهوت در آوردند.اما مثل عصای موسی که مبدل به اژدها شد وخود موسی از آن ترسید این اژدهای هفتاد سر هم دارد این دنیا را می بلعد.

    همین روزی پنج بار دو لا راست شدن جلو قادر متعال که باید بزبان عربی او را هجی کرد، کافی است تا آدم را تو سری خور و ذلیل و پست و بی همه چیز بار بیاورد.مگر برای ما چه آوردند ؟ معجون دل به هم زنی از آرا و عقاید متضادی که از مذاهب و ادیان و خرافات پیشین ، هول هولکی و هضم نکرده استراق و بی تناسب بهم در آمیخته شده است، دشمن ذوقیات حقیقی آدمی، و احکام آن مخالف با هر گونه ترقی و تعالی اقوام ملل است و به ضرب شمشیر به مردم زورچپان کرده اند. یعنی شمشیر بران و کاسه گدائی است، یا خراج و جزیه به بیت المال مسلمین بپردازید یا سرتان را میبریم هر چه پول و جواهر داشتیم چاپیدند. آثار هنری ما را از میان بردند و هنوز هم دست بردار نیستند؛ هر جا رفتند همین کار را کردند.

    پاسخحذف
  3. يچاره چه می کشی خودت را / ديگر نشود حسين زنده
    کشتند وگذشت و رفت و شدخاک / خاکش علف و علف چرنده
    من هم گويم يزيد بد کرد / لعنت به يزيد بد کننده
    اما دگر اين کتل متل چيست / وين دستهی خنده آورنده
    تخم چه کسی بريده خواهی / با اين قمه های نا برنده
    آيا تو سکينهای که گويی/ سو ايستمبرم عميم گلنده
    کو شمر و تو کيستی که گويی/ گل قويما منی شمير النده
    تو زينب خواهر حسينی/ ای نره خر سيبل گنده
    خجلت نکشی ميان مردم / از اين حرکات مثل جنده
    در جنگ دو سال قبل ديدی / شد چند کرور نفس رنده
    از اينهمه کشتگان نگرديد/ يک مو ز زهار چرخ کنده
    در سيزده قرن پيش اگر شد / هفتاد و دو سر ز تن فکنده
    امروز چرا تو می کنی ريش / ای در خور صد هزار خنده
    باور نکنی بيا ببنديم / يک شرط به صرفه برنده
    صد روز ديگر برو چو امروز / بشکاف سر و بکوب دنده
    هی برسر و ريش خود بزن گل / هی بر تن خود بمال سنده
    هی با قمه زن به کله خويش / کاری که تبر کند به کنده
    هی بر سر خود بزن دو دستی / چون بال که ميزند پرنده
    هی گو که حسين کفن ندارد / هی پاره بکن قبای ژنده
    گر زنده نشد عنم به ريشت / گر شد عن تو به ريش بنده

    پاسخحذف
  4. در کشورهای دیکتاتوری اگر کسی بخواد کودتا کنه حکمش بی برو برگرد اعدام است از طرف دیگه در کشورهای دمکراتیک غربی هم اگر کسی بخواد کودتا کنه ( البته عملا ممکن نیست ) باز هم حکمش اعدام است زیرا خواسته نظرات و تمایلات یک جامعه را زیر پا بذاره . حسین هم خواست در حکومت دیکتاتوری یزید کودتا کنه او هم حکمش اعدام بود ! که شد دیگه تو سر زدن نداره!! فقط مشکل اینجاست که خادثه کودتا و قدرت طلبی حسین را وارونه جلوه میدن و میگن آزاده بود مثل هر چیز دیگه ای که وارونه به خورد ملت میدن

    پاسخحذف